توسل به امام زمان(عج)
در حرم شُستم ز اشگ دیده ام دیـوار را گم شدم در سیل اشگــم تا بجـویم یار را گشتــه ام دور حــرم تا یار را پیــدا کنم حجّ نکردم گر نه بینم آن گُل رخسار را من گل گم گشته ای دارم به صحرای حجاز می کشم بر دیــدنش ناز جفــای خار را یــوسفا یعـقوب ها مُردند از درد فــراق ماه کنعــان چند می پــویی ره بـازار را چند نــامِ قـاتــل زهــرا به دیــوار حــرم پاک کن زین ننگ ای دست خدا دیوار را دور تا دور حرم چون نام او را بنگـرم یــاد آرم ماجــرای سیــنه و مسمــار را سیّدی نزدیک شو بر آستــان بیت وحی دور کن از دُور مادر شعله های نار را مادرت در پشت در با سوزِ دل گوید بیا باز کن مــادر تو دست حیــدر کرّار را وارث حیــدر بیا با ذوالـفــقـار حیــدری دور کن از خانۀ جـدّت علــی؛ اشرار را میثم آن ظالم نه تنها کُشت زهرا را که کُشت هم علی هم فــاطمه هم احمد مختــار را |